دو روزه ویدیوهای رقص مردم در چارشنبه سوری تماشا می کنم. انگار اینها همون آدمای خسته، عبوث و داغون توی خیابون و سرکار نیستن. همونهایی که گرونی امانشون رو بریده. همونهایی درگیر سوگ و فقدان عزیزانشون بعد از کشتار موج دلتای کرونا هستند، همونهایی که روز به روز دارن فقیرتر میشن و زندگیاشون ترسناکتر. اخبار جنگ سه هفتهی اخیر رو دنبال میکنن و فکر میکنن جنگ بالاخره اونجا تموم میشه، مائیم که اینجا گیر افتادیم. انگار طی یک توافق جمعی فقط یک شب رو مست، زدند و رقصیدند و آتیش سوزندند. حتی فکر نمیکنم این زندگیه که رگ کرده و بهاره که خودشو ولو کرده از این چرت و پرتها.
ویدیوهای رقص چارشنبه سوری مردمی رو نشون میده که یک شب از فلاکت مرخصی گرفتند. فقط یک شب.