Thursday, October 31, 2002
می دونی چیه ؟ ناخودآگاه یه این فکر می کنی که"چه طوری دارم به نظر می رسم ؟" تازه من که هنوز کاری هم نکردم . فکر نمی کنم هنوز طور خاصی به نظر برسم شاید حتی برای شروع می شه گفت تنبل به نظر می رسم !! برای اینکه خودمو بندازم تو رودرواسی که حتما" این کارو بکنم ادرس آلوچه خانوم رو برای دونفر آف لاین کردم که بعدا" نتونم بزنم زیرش ..... تازه خنده دارش اینه که اونها هم نتونستند اینو درست و حسابی با فونت فارسی بخونن پس یه جورایی هنوز خبری نیست . پس این رودرواسی از کجا می یاد؟؟؟؟؟؟ شاید دوستم راست می گه من هنوز موضوعی برای صحبت کردن انتخاب نکردم . احتمالا" آخرش به اینجا می رسم که این یادداشتها همش در مورد حرف زدن ! حرف زده ! ! من خودم می دونم مشکل کجاست ! مدتهاست به جای اینکه فکر کنم دارم به فکر کردن فکر می کنم ..... گفته بودم این فضا یه جورایی فضای بامزه ایه ! یه جور جالبی همش فکر آدم درگیرشه ..... یه طور میشه آخر سعی می کنم غصه اش رو نخورم . این روزها حالم بهتر از اونه که بخوام غصه ی چیزی روبخورم . حتما" در اسرع وقت یه موضوع خوب پیدا می کنم . قول می دم ....تا بعد