|
Monday, January 20, 2003
همه هم سن و سال های ما احتمالا فيلم هامون (ساخته داريوش مهرجويی ) رو خوب یادشونه , باهاش حال کردند , خل بازی در آوردن . خنديدن . انار خشک کردن ببينن واقعا انار خشک صدا می ده يا نه ؟ با سه تار سعی کردن مرغ سحر رو بزنن , ابراهيم در آتش رو خوندن , مرا تو بی سبی نيستی ... و ... و ... همه اگه اينکار ها رو نکرده باشند حتما با حميد هامون توی راهروی آسايشگاه روانی با اين آواز عجيب و غريب حسابی گريه کردند .
پروردمت به ناز تا بنشينمت بپای
آخر چرا به خاک سيه می نشانيم ؟
شاخ گل کز پی خورشيد می دوانيم
اين بود دسترنج منو باغبانيم ؟
هيچ می دونستيد داريوش مهرجويی سالها قبل از هامون, از این آواز رو با همين ریتم و يه جورايی همينقدر تاثيرگذار , روی نمايی تقريبا مشابه از فيلم آقای هالو هم استفاده کرده بود !
و بازم هيچ می دونستيد اولين بار که من و آقای همخونه همديگه رو ديديم سر همين فيلم با هم همصحبت شديم و باقی قضايا ؟ چند روز ديگه ده سال از اون روز می گذره و وارد سال يازدهم می شيم !
|
|