|
Saturday, March 01, 2003
آلوچه خانوم و انتخابات
اميدوارم اين سطور باعث از دست رفتن خوانندگان اين صفحه نشه ... به هر حال! اينجانب ( آلوچه خانوم ) در کمال سلامت عقل به 3-4 نفر بدون احساس افتخار يا شرمندگی خاصی رای دادم ...
آقای همخونه از مدتها قبل به روشی کاملا دموکراتيک تحريم انتخابات را در منزل همخانگی ما اعلام نمونده بودند و هر چی سعی کرديم ايشان رو متقاعد کنيم که رای اينجانب باعث ثبت مهر انتخابات در سجلد ايشان نمی شود, قبول نکردند که نکردند ! دست آخر فرمودند اگر به شعبه اخذ رای مراجعه کردم از همان طرف به منزل پدر محترممان تشريف ببرم ... و من گفته ايشان را به ديده منت نهاده ظهر روز جمعه , از آقای همخونه که در حال فوتبال بازی کردن بودند , خداحافظی نموده وبه شعبه رفتيم ... و از آنجايی که جمعه ها ناهار مهمان هتل مامان هستيم پس از انجام عمل مزبور به منزل پدرم رفتم ايشان هم طبق معمول جمعه ها بعد از فوتبال به ما پيوستند... موقع برگشتن چيزهايی در مورد بازگشت من به منزل پدری فرمودند... که خانوم همشيره که چند وقتی است سياسی شده اند با ايشان همصدا شده و به تقبيح عمل شنيع اينجانب پرداختند ! به هر حال ما باهم به خانه برگشتيم و ماجرا تمام شد ...
****
از شوخی گذشته ! به نظر من وجود علی رضا رجايی با اون متانتی که سر جنجال نماينده سی ام تهران از خود نشان داد و همينطور مصطفی تاجزاده توی ليست نامزدها ارزش پای صندوق رفتن و تحمل همچين خواری و خفتی رو داشت! شايد انتظارات مردم از شرکت درانتخابات در چند سال اخير اونطور که بايد تامين نشد ... اما انگار يادشون رفته که توی اون 19 سالی که طبق يک قرار نانوشته هر فعاليت اين مدلی رو بين خودشون تحريم کرده بودند هيچی عايدشون نشده بود !!
|
|