|
Wednesday, July 30, 2003
سلام , دوستان خيلی اصرار داشتند که من هم چند کلمه ای صحبت کنم .( يادش بخير معاون کلانتر ) . عرض شود که عالمی داره اين بابا شدن ما رفقا, اين حجم دوست داشتنی که با سرعت نور در حال رشد و تکامله . اينکه هر بچه ای رو می بينی ميری تو خيال يکی يک دونه منحصر به فردی که قراره بذاره تو باباش بشی . اينکه يهو يه صدا توی ذهنت مياد که ميگه : جمع کن بابا تو هم نوبرشو آوردی . اين همه بچه , اين همه بابا , اين همه آدم . ولی دست خودم نيست . لحظه لحظه اين اتفاق داره منو تو خودش حل می کنه و يه وجود جديد ازم می سازه و يک عالمه حس تکرار نشدنی بوجود می ياره . ادبيات جديدی هم بين ما در حال شکل گرفتنه ( البته با اجازه نوشی مخترع اسامی و القاب وبلاگی ) . به نی نی قراره بگيم نانونی . مامانش هم که آلوچه خانومه می شه آنونی و واضح و مبرهن است که محل استقرار فعلی نانونی جايی نيست بجز جانونی که همان دل آنونی يا آلوچه خانوم است . لطفا در همين قالب برای بابای بيچاره هم اسمی پيشنهاد کنيد.
آقا مابالاخره بعد از يک سال و نيم بلاتکليفی رفتيم سرکار. فکر کنيد آخر عمری شديم CD فروش پايتخت به سلامتی .
ديروز يکی از رفقا پرسيد بالاخره معلوم شد که نی نی شما پسره يا دختر؟ گفتم والله ايشان که احتمالا مدتی است پسر يا دختر بودنشان معلوم شده و خودشان هم حتما مطلعند . مانديم ما که تصميم گرفته ايم تا تشريف نياورده اند خيلی فضولی به مناطق ناموسی ايشان نکنيم . اصلا به ما چه مربوط . نی نی ما چه پسر باشه و چه دختر مخلصشيم . فقط فوتباليست باشه , بقيه اش حله در مورد اين قضيه
زندگی عاشقانه توضيح جالبی داده بود :
امروز داشتم به بچه آلوچه خانوم فکر ميکردم .. :) .. بعد ياد اين مي افتادم که باباش چقدر برزيليه و همچنين رونالدو رو خيلي دوست داره .. باورتون نميشه که چقدر ... يعني ديوونشه .. :) .. (البته همچنين براي تيم ملي ايران) ..... خلاصه :) .. داشتم فکر ميکردم که احتمالا بچه اش شکل رونالدو ميشه .. :)) ... آخه وقتي به دنيا مياد کچل هم هست :) ... کسي لباس فوتباليستي برزيلي براي بچه يه روزه سراغ داره؟ :)) .....
|
|