|
Sunday, August 17, 2003
مرداد ماه به آرومی به روزهای آخرش رسيده ! همچين مرداد کم تحرکی در 10 سال گذشته در زندگی من وجود نداشته ... نصف بيشتر آدمهايی که من سراغ دارم تو مرداد ماه دنيا اومدند ... از بابام از اول زندگی بابام بوده گرفته تا دوستانی که چند سالی است با هم دوستيم . ديگه يه وقتهايی به شوخی بهشون می گفتم .احتمالا 9 ماه قبل از مرداد بايد فصل خوبی برای جفتگيری آدميزاد باشه که اينهمه مردادی ريخته ... بعدتر ها که قرار شد نی نی ما طی برنامه قبلی ورودشون مرداد ماه تشريف بياوردند ( که البته قرار قبلی منتفی شد و خدارو شکر رسيد به آذرماه ) دوستان مردادی نگاه معنی داری که لذت انتقام و هزار تا متلک نگفته رو تو خودش داشت , می پرسيدند: راستی 9 ماه قبل از مرداد چه خبره مگه ؟ ... چی می گفتم به اينجا رسيدم ؟... آهان .... خلاصه چند سالی بود که ما تقريبا سر تا سر مرداد رو چنان سر گرم مهمونی رفتن بوديم که ديگه از دوش گرفتن و آماده شدن برای رفتن به مهمونی متنفر می شدم . مخصوصا اينکه هر شب , ساعت سه صبح مست و پاتيل برگردی خونه و صبح قرار باشه بری سر کار ! نمی دونم امسال چی شده ... گويا بارداری من به بقيه هم سرايت کرده ... خبری نيست ... مرداد ماه امن و امانی رو سپری کرديم اگه اين هفته آخر هم به خير بگذره .
اين آهنگ رو کاملا همينجوری !!! انتخاب کردم ! نخندين بهم ها ! مثل قصه های ر- اعتمادی !! برای اينکه در حال و هوای شب نشينی قرار بگيريد ... البته اگه قرار بود اينطوری انتخاب کنم بايد گل گلدون رو براتون اينجا میذاشتم . خواستم خيلی ديگه تکراری نباشه ! حالا گوش کنيد شايد خوشتون اومد .
خواننده : کوروس سرهنگ زاده
|
|