Wednesday, August 13, 2003
نی نی دار شدن ما هر چه داره پيش می ره هيجان ماجرا برام بيشتر می شه , يه جور ناباوری نسبت به نقشی که دارم می پذيرم وجود داره ! مامان ؟! .... مادر ؟! ... اونقدر حس های عجيب و غريبی رو برام به همراه داره که يه وقتهايی گيج می شم . دور نمايی که من از مامان شدن جلوی چشمم شکل می گيره مثل رفتن به شهر بازی می مونه . پر از هيجان و دلهره است ! و ترس لذتبخشی به همراه داره . اتفاقی داره راست راستکی می افته و تو در حالی که يک عمر در باره بچه ها و مادر ها يی که ديدی نظريه صادر کردی و فکر کردی که يه جای کار همه می لنگيده , حالا واقعا داری صاحب يه نی نی می شی که تو رو به مقام مامانيت منصو ب می کنه ! ...