|
Sunday, August 24, 2003
بنام خدای خوب که ما را دوست ندارد . محض اطلاع همه دوستاني که از من انتظار ندارند عارضم که من با با همه اعتقادی که به اصول و فروع دارم امشب بشدت قاطم و عصبانی . راستش فکر ميکنم اگر جمهوری محترم اسلامی نبود من يک مسلمان دو آتشه ميشدم . اما هيهات ! آنقدر رفتم که سوختم و شدم يک ناخدای معلوم الحال و در حال حاضر بشدت افسرده . چرا بايد دروغ بگويم , من آقای همخونه نيستم , نام زيباتری دارم که فرجام است و آلوچه خانوم هم آناهيتاست و نی نی هم اگر پسر باشد باربد است و اگر دختر باشد يارا خانوم . و خاک بر سر من و اين مملکت و اين جمهوری اسلامی که هر چه دين است بر باد داد و هر چه ميهن است بر تاراج . امشب فهميدم که سام , استاد دف من , کسی که ساز را به من فهماند , تا دو هفته ديگر اين ملک ناسپاس را ميسپارد و اميد , عزيزتزين عزيزم که نوجوانيم با او جوانی شد , 7 مهر ميرود و نمی دانم که کی می آيد . ای برادران ,مرا دريابيد که از صميم قلب ميگويم خاک بر سرتان که اين ميهن عزيز پر شده از سعيد عسگر و سعيد امامی و اميد است که ميرود از اين خاک . ميخواهم 14 روز بروم و تا صبح غرق تنبور و دف سام بشوم . ميخواهم تا 7 مهر يک بار ديگر شعرهای اميد را از آغاز تا انجام از زبان خودش بشنوم . می خواهم کودکم بداند چه داشت و چه بر باد داد اين سرزمين . و ای خدا , اگر هستی تقاصت را از اين نمايندگان محترمت در اين ديار بگير . که ساز و شعر را از اين شهر ميبرند و آب از آب نميجنبد . تو عزيزی که اين مزخرفات را ميخوانی , اين يک بار را به من ببخش که قسم خورده بودم که به خنده مهمانت کنم در اين صفحه . اما جگر سوخته را نميتوان داشت و نسوخت . اميد عزيز , استاد خوبم سام , عموی خوبم سيروس ( حميد سابق ) , نگار خانوم ( هشت و نيم وبلاگی ) , سرور خانوم , عمه رويا ( فاطمه اسبق ) , سرکار مهندس نازلی خانوم, آقای حسين خان درخشان وبلاگ آبادی, هومن و فيروزه عزيز , شقايق خانوم و آقا شبير , نازدانه خانوم , سحر و سپيده نازنينم , ابراهيم آقای نبوی زاده , مسعود جان بهنود خان , زنانه های دور از وطن ... و ... و... و... هزاران هزار دو راز وطن گرفتار غربت , خيلی بايد ببخشيد که اين مملکت شعور داشتن شما را نداشت . و ای محترمان صاحب ملک ببخشيد که اين يکبار فنرمان از نا فهمی شما در رفت . از مرتبه بعد باز هم از جوجه توی راهمان ميگوييم و هزار حرف بی خطر ديگر . اما شما را به خدای خودتان , يک سری به ترمينال پرواز های خارجی هم بزنيد تا شايد ببينيد چه ميکيند . آلوچه خانوم دارد ناله ميکند که بدبختمان کردی با اين نوشتنت . چرا بفکر نی نی نيستی . الان هم قهر کرد و رفت . خدا کند که راست نگويد .
|
|