يه جمله ای بود توی کتاب دميان نوشته هرمان هسه که مفهوم کلی اش اين بود که اگه به دنبال چيزی هستيد و بطور اتفاقی بهش بر می خوريد اين تصادف نيست . اشتياق و اظطرار شماست که شما رو به سوی اون می کشه . يادم نمی ياد کجای کتاب بود وگرنه پيداش می کردم و عينشو براتون می تايپيدم اينکه مطمئنم پيداش نمی کنم بخاطر اينه که دوست هشت و نيمم شايد هشت و نيم سال پيش !! سطر به سطر اونو اونو مثل يه محصلی که قراره امتحان نکته و تست زيست گياهی بده خط کشی کرده ( راستی يادته ؟) و من سر و ته کتاب رو گم می کنم . چی می گفتم؟ ... آهان ! امشب همچين اتفاقی برای من افتاد آهنگی رو که خيلی زياد دلم براش تنگ شده بود و نوار کاستش پيشم نيست رو اينجا پيدا کردم ! البته توی موسيقی بلاگش ! کم پيش می ياد که هوس گوش کردن چيزی رو بکنم و توی کامپيوترمون نداشته باشمش ! اين يکی رو واقعا نداشتمش . با اجازه صاحبخونه می دزدمش چون نمی تونم جلوی وسوسه اش مقاومت کنم . *
Tanita Tikaram - Twist In My Sobriety
***
اين بيدار موندن های شبانه ام رو به عنوان بخشی از شبانه روزم پذيرفتم . خيلی کمکم می کنه تا به کارهام برسم . آشپزخونه ام رو مرتب می کنم رختهام رو می ريزم توی ماشين لباس شويی به کارهای کلاسم می رسم و البته زمانی طولانی هم پای کامپيوتر می شينم ... بدون دغدغه و نگرانی باربد و اينکه هر لحظه ممکنه بيدار شه ! بدون اينکه لازم باشه عجله کنم ... می شم همون آدم قبلی! حتي يه وقتهايی اون 72 سانتی قندی قندی رو بکل فراموش می کنم . باور کنيد راست می گم . مثل امشب وقتی اين آهنگها رو پيدا کردم . ... حتی يه وقتهايی دلم می خواد آقای همخونه رو بيدار کنم بشينيم گپ بزنيم .
***
شما تا حالا
اينجا رو ديدين ؟ البته من هيچ ادعايی در هيچ زمينه ای در وبلاگ شهر ندارم . حتی تمپلتم رو از قالب های آماده فارسی برداشتم ... ولی خب هم تشابه اسم هم تمپليت و هم فونت نمی شه تصادفی باشه... شايد هم باشه من نمی دونم ... نمی دونم متوجه منظورم می شين يا نه ؟ هيچ احساس منفی ای نسبت بهش ندارم ولی خب فکر می کنم اگه اين يه تصادف نباشه يه خورده خلاقيت هم خوب چيزيه !!
* پی نوشت : اين دزدی کمی تا قسمتی تمپليت صفحه رو به هم ريخته يکی دو روز ديگه آهنگه رو برمی دارم . فعلا بهش گوش بدين !
** بازم پی نوشت : مشکل تمپليت حل شد , بنابراين من با ضمیری مطمئن به دزدی هايم از موسيقی بلاگ ياد شده ادامه خواهم داد !