Wednesday, April 27, 2005
باربد مثل کلاغ همه چيز رو قايم می کنه . کجا ؟ توی پيراهنش . مثلا بعد از ظهر پريروز تمام زمانی رو که خواب بود کنترل تلوزيون رو پيدا نمی کردم وقتی بيدار شد ديدم توی لباسش بوده به اضافه يه نمکدون . توی خونه مامانم يه استخر بادی داره که شده بخشی از تزئينات اتاق پذيرايی شون ! در واقع اين استخر رو اونجا به عنوان محدوده شخصی خودش می شناسه و توش چند تايی اسباب بازی هم داره . وقتی اونجاهستيم همه چيز رو توی استخرش قايم می کنه , وقتی جلوی روش می گيم باربد مثل کلاغ شده بلافاصله انگشتشو می ذاره روی زمين و ميگه: تر ! فکر می کنه داريم کلاغ پر بازی می کنيم . در ادامه سليقه بسيار جلفش در زمينه موسيقی پاپ تازگی ها اين آهنگهای آرش رو دوست داره حتی يه بار متوجه شدم با خودش زمزمه می کنه " بيا تو, بيا تو " !!! يه وقتهايی فکر می کنم با چه تصوراتی اسمشو باربد گذاشتيم . چی شد ؟!!! هی هی!
***
من از اونجايی که يه عالمه کار داشتم يه دفه دلم خواست اينجا رو آپ ديت کنم . بهم اجازه بدين اين پست يخ آخر شبی رو با يه جک بد بو اما با کلی نتيجه گيری فلسفی تمومش کنم
اگه هم شنيدينش توی ذوقم نزنيد يکی از دوستهام پای تلفن برام تعريف کرد :
" گنجيشکه داشته از سرما منجمد ميشده ديگه مرگ رو جلوی روی خودش می ديده و قبلش به ضربانهای آخر می رسه که يه گاو از کنارش رد می شه و ( با عرض معذرت ) روش پی پی می کنه . گنجيشکه گرمش می شه و حالش خوب می شه طوری که شروع می کنه به جيک جيک کردن که يه گربه صداش می شنوه و درش می ياره می بره می خوردش .
نتيجه اول : اونی که بهت گه می زنه حتما دشمنت نيست
نتيجه دوم : اونی که از گه درت می ياره حتما دوستت نيست .
نتيجه سوم : وقتی اوضاع خيلی روبراه و اوکی هستش بی خودی جيک جيک نکن ."
من خيلی باهاش حال کردم مخصوصا نتيجه آخرش . ببخشيد اگه حالتون بهم خورد . فکر می کنم آقای همخونه اگه بيدار بود می گفت اين چيه اينجا گذاشتی ؟