|
Friday, October 07, 2005
حالم خوب است . مدتها بود اين ريختی نبودم . يک دوست قديمی داره بهم جرات می ده تا به چيزهايی که سالهاست به تعويق انداخته ام درست فکر کنم . بجای اينکه به فکر کردن بهشان فکر کنم به خودشان نگاه کنم. ممنونم همخونه عزيز .
تولدم خوش گذشت . خوش بودم . همه چيز طور ديگه ای بود . بيشتر از اونکه اين حس رو داشته باشم اين شب و فرداش مال منه از اينکه بهانه ای پيش اومده برای خوش گذروندن , خوشحال بودم . شايد اين خاصيت سن و سال باشه , شايد مال حال اين روزهای من... نمی دونم ! ... چند قطره بارونی که ديروز وقتی هوا تازه تاريک شده بود روی سر و صورتم باريد آخر ين کادوی خوشگل 14 مهر امسال بود. 32 سالم تموم شد .
|
|