|
Wednesday, December 21, 2005
خبر ازدواج رسمی سر التون جان و بوی فرندش آقايی به نام ديويد فرنيش بالاتر از اخبار مربوط به آخرين جلسه محاکمه صدام حسين و همينطور از سرگيری مذاکرات مقامات ايرانی با طرفهای اروپايی در مورد فعاليتهای هسته ای , در صدر اخبار شبکه های معتبر خبری قرار گرفته ... تصاوير بی بی سی از همشون کاملتره. مراسم ظهر امروز به وقت محلی رو به طور زنده پخش می کنه ثبت ازدواج در همان ساختمانی انجام می شه که پرنس چالز و همسر جديدشون چند ماه پيش ازدواجشون رو ثبت کردند و تصاويری رو ازمراسمی پخش می کنه که فکر می کنم مربوط به شب گذشته باشه ... که سر التون جان با بوی فرندش در لباسها و گريمی عجيب و غريب در مراسمی حاضر می شن , سر التون جان بااين گريم و لباس سفيد رنگ, بيشتر به يک ليدی شبيه هستند ... گزارشگری در کادرتصوير قرار می گيره و می گه اين يک ازدواح ساده نيست در واقع ازدواجی سمبليک است و آغازی است برای ثبت ازدواج چندين هزار زوج در سراسر UK .
يادم می ياد ديروز هم تصاويرديگه ای رو ديدم از اولين زوج خانومی که فکر می کنم در بلفاست ( اگر اشتباه نکرده باشم ) ازدواجشان رو ثبت کرده بودند هردوشون کت و شلوار پوشيده بودند با تکريبی از رنگهای سفيد و مشکی که يکشون رنگ مشکی لباس بيشتر به چشم می اومد و اون يکی رنگ سفيدش ... نمی دونم می تونم منظورم رو برسونم يا نه ؟ اشتباه نکنيد اصلا منظورم اين نيست که سر التون جان بودن ابهتی داشته که اين موجود به ليدی شبيه تر از دست داده باشدش ... فقط برای من ماهيتی بود که پذيرفته بودمش و حالا بايد اين تصوير جديد رو جايگزين کنم .
مشکل من با تصويری است که از دنيا دارم دنيايی که داره تغيير میکنه يه شايد يه وقتهايی با سرعت اين تغييرات هماهنگ نشده ايم . شايد يک وقتهايی تغييرات دنيای بيرون با گذر تو از مرحله ای به مرحله ديگه همراه می شه و يک دفعه نمی فهمی که کی هستی و کجايی ؟.... نمی دونم سر و ته جمله هام از دستم در رفت .... می دونيد چند وقتيه که درگير اين هستم که به خاطر بسپاريم يا فراموش کنيم ؟
|
|