|
Sunday, April 09, 2006
اين پست نصفه کاره باقی مونده از ديروز رو همينطوری آپ ديت می کنم
سلام البته بازم با تاخير... اگه بهتون بگم هفت سين مون رو پيش پای اين پست جمع کردم ديگه بهم غر نمی زنين . می دونم گندش رو در آوردم همه رقمه ... وقتی که بين آپ ديت کردن هافاصله می افته فکرمی کنم يه عالمه مطلب هست برای نوشتن ولی وقتی می شينم پای کامپيوتر جور در نمی ياد ... بعد می بينی بهتر بود می اومدی هر چی که می خواستی بگی رو حتی يه نيم خط خبری هم که شده می نوشتی و می رفتی ... مثلا تما م عيد خواستم بگم اين سريال وفا رو ببيند به اسم جوادش نگاه نکنيد خودش خوبه ... يا اينکه بيام غر بزنم اين چه وضع دوبله کردن فيلم محبوب من رين من هستش ؟ که يه روزگاری ديدنش يکی از آزروهای بزرگم بود ... خلاصه نشد. باز خدا خيرش بده آقای همخونه رو که اينجا رو از پکيدگی نجات داد .
راستش يه کمی قاطی پاطی شد . يه کمی بابت عيد باربدقاطی پاطی شد ... کمی اخلاقش به هم ريخت ... کمی خواب و بيداريش قاطی شد از اونجايی که می ترسيدم خونه کسی خراب کاری کنه کماکان ساعت بيرون از خونه رو به جز خونه مامان پوشکش می کنم ساعتهای از خونه بيرون بودن در عيد هم طولانی بود کم کم روزهای اخر ديگه به کل پوشکش کردم چون بچه قاطی کرده بود و از صبح روز 14 فروردين دو باره شروع کردم . و ديروز اولين روز بدون بارش در شلوار رو گذرون . خدا رو شکر داره خوب پيش می ره ولی متاسفانه هنوز کاملا اون بچه خوش مشرب يکماه پيش نيست همش هم تقصير خودمونه , وقتی اوضاعش بهم ريخت , روش درستی رو انتخاب نکرديم خواستيم عين خودش رفتار کنيم اونهم به خوبی فهميد که چه طوری ميتونه اذيتمون کنه خلاصه در دوره بازسازی به سر می بريم ... که خدا رو شکر به نظرم خوب پيش می ره
خودم خوبم, فقط از قبل از عيد دارم سرفه می کنم . يک سرما خوردگی که به يه جوری آلرژی ختم شده فکر می کنم اينطور باشه چون چند نفری رو سراغ دارم که دقيقا از قبل از عيددچار اين مشکل شدند و هنوز هم درگيرند گويايه مدل ويروسه .
آخرين خبر زيبا و رعنا هم اينکه اون رنگ موی نصفه شب قبل از تحويل سال که يه کمی زيادی روی سرم موند گويا دخل موهام رو آورده . خيلی خوشگل بود ريزش نگران کننده ای هم پيدا کرده ....
|
|