|
Monday, June 12, 2006
طبييعيه که حالم خيلی بده ... علی رغم تمام تلاشهای آقای همخونه برای برگشت روحيه بازم از عصبيت زياد, انگار تمام استخوانهای صورتم درد می کنه ... چقدر جيع کشيديم ... وقتی مکزيک گل اول رو خلاف روند بازی زد چقدر به هم ريختيم ... چقدر گل اولمون به موقع اتفاق افتاد ... چقدر حال کرديم ... چقدر نيمه اول خوب بود ... چقدر اين آندرانيک تيموريان خوب بازی می کنه ... چقدر ميرزاپور بد بود ... چرا علی دايی مصدوم نمی شه , حداقل ... خدا رحمت کنه باباشو يادتون توی بازيهای آسيايی گذشته که مرحوم شدند بدون حضور پسر دسته گلشون ايران به راحتی خوردن يه ليوان آب قهرمان شد ؟ ... چقدر بازی پرتغال و آنگولا مضحک بود ...يعنی اگه ما اون نتيجه 1-1 رو حفظ می کرديم خيلی می تونستيم به صعود اميدوار باشيم ولی الان همه چی تالاپ ... اه !
حالم بده ... بعد از بازی زديم بيرون, قيافه مردم چقدر درهم برهم بود ! ... همه مبهوت بودند که آخه اين نيمه دوم بعد از اون نيمه اول يعنی چی ؟!!
* پی نوشت بی ربط : راستی يوهو , هلند برد !
|
|