|
Saturday, July 15, 2006
صبح شنبه وقتی يورونيوز رو می گيری انتظارداری توی روز تعطيل کم حادثه , بيشتر مروری باشه بر هفته گذشته اما اينقدر اخبار روز زياده که به مرور نمی رسه ! ... اوضاع منطقه ای که بنابر اقتضای داستان وطبيعت ! ما هم درش قرار گرفتيم به شدت قمردر عقربه ...
خوش تيپ ترين پرزيدنت دنيا ! در آخرين سفر استانی که اگه درست يادم مونده باشه احتمالا يکی از آذربائيجان هاست در حالی که يکی از زيباترين لبخندها شو به نمايش گذاشته , خط و نشون می کشه ! نمی دونه که لبخند لوند و دلبرانه اش (!) به اندازه کافی دشمن کش هست .
کنفرانس خبری مشترک بوش و پوتين مستقيم و بطور زنده در حال پخشه ... بازم به طور ناگهانی ! بخش زيادی از سوالها و جوابها درباره ماست ... همه چيزو که کنار هم می ذاری ! به نظر می ياد اين دفعه پای ماهم گيره ناجور! ... باخودم فکر ميکنم بايد کيف امينی زلزله مون رو بزرگتر کنيم . زودتر يه چادرسبک و هم بگيريم به نظر می ياد لازممون بشه .
... اخبار شبکه خبر خودمون روکه می بينی همه چيز يه مدل ديگه است . انگار دو تاخاور ميانه وجود داره خاور ميانه از نگاه رسانه های اونها وخاور ميانه از نگاه شبکه خبر ما . من نمی دونم کدوم راست ميگه کدوم دروغ ! من نمی د ونم تقصير کيه ؟ اصلا ا ول مرغ بود يا تخم مرغ ؟!
اما واقعيت اينه که هر شليکی از اينور که خانه ای رو از اونور هدف قرار می ده بچه ای رو وحشت زده می کنه . مادری روآشفته و پدری رو مستاصل بابت فراهم کردن چيزی که اسمش امنيته ! و اين همون وضعيتيه که وقتی شليکی از اونور خانه ای رو اينور هدف قرار می ده, بوجود می ياد .
|
|