Saturday, December 23, 2006
بر مردم آزار لعنت. آقا ما شکر خوردیم خداحافظی کردیم. خنده خنده خلاصه فلان که فلان دیگه آنا خانوم؟ طبق معمول. خاک بر سر زن ذلیلم کنن. قبلاً بخدا کمتر می نوشتم. 5 تایی که شاید از فرجام ندونید:
صفرم- خواننده های مجله بازی نما هنوز نمی دونن این بابای باربد بچه پررو که جواب نامه هاشونو میده بالاخره کیه!
یکم- پدر و مادرم رو هیچ وقت نتونستم ببخشم.
دویم- اکنون دل من شکسته و خسته است/ زیرا یکی از دریچه ها بسته است
سیوم- 4 چیزی که هنوز سرشون خر تعصبیم: داریوش- بیضایی- فیلم هامون و تیم برزیل همه جورش!
چهارم- کتاب آلوچه خانوم رو دارم PDF می کنم تا آخر هفته میذارم همین جا. از باب شیشکی برای صنعت نشر و متعلقات.
پنجم- 3 چیزی که نابودم می کند: اشک آلوچه خانوم- مریضی باربد- قهر خواهری کره خری( اسمش رو خودش میگه اگه دلش خواست)
خودم میدونم یکیش زیادیه. اگه گفتین کدوم؟ شب یلدایی گلد کوئست راه انداختین؟ دو خط شعر حافظ می نوشتین دوزار ثواب ببریم. دیگه فقط مونده وبلاگ خواجه حافظ که نمونده ! ها؟ فروغ و مامان شبدر قربونش برم 3 تای دیگه هم واسه هرکی داره میترکه و Invitation نداره. بگید فرجام دعوت کرده. فقط اسمتونو اینجا بذارید که بازی رو به گند نکشم..
از 5 قرارم دو تاش ردیفه- دوتاش یه کم مونده- یکیش رو هم مونده ام توش. ورزش تعطیله فعلاً.ان قریب میام!خدافظ