نتیجه این همه سال صبر کردن بریدن بود. ترانه های خوانده نشده. داستان های چاپ نشده و .... . حس و حال نوشتن رفته. وقتی می نویسی و روی هم انبار می کنی. اینجا را باز کردم برای این نوشته ها. اول از همه کتاب آلوچه خانوم که هر چه صبر می کنم چاپ نمی شود. اگر حوصله داشتید بخوانید و اگر خوشتان آمد به دوستان معرفی کنید شاید چند نفری خواننده پیدا کرد. تنها راه چاره اش کمک شماست. کمبود محبت دارد بیداد می کند. یک خط نظر بدهید لااقل بدانم خوانده شده یا نه. پس این شما و این کتاب آلوچه خانوم