وقتی امروز از خوشی سکته نکردم یعنی بعید است به این زودی ها بلایی حریفم شود. طاقت نگه داشتن این راز را دیگر ندارم. این چند خط نازنین را شما هم بخوانید:
فرجام نازنین
با سپاس بسیار از مهرورزی دورانه شما.خواندن ترانه هایتان مرا باز هم بیشتر به آینده این آفرینشگری محجور و مغموم و دشمن شاد امیدوار می کند. پاینده و پیروز باشید.
دوست شما - ایرج
آدم بی جنبه ای هستم . میدانم. اما قلبم از هیجان کم مانده نزند. این کلمه های عزیز مرا برده اند به آسمان.
آقای مازیار! سهمت از آفریدن این شادترین روز زندگی باشد به حسابت تا ببینمت. از امروز دیگر جرات دارم بایستم و بلندبگویم: من ترانه می نویسم . من 15 سال است ترانه می نویسم.
سلطان جهانم به چنین روز غلام است