|
Tuesday, May 15, 2007
به لطف این هوای دیوونه بهاری که کماکان جلوی جا افتادن فصل گرم مقاومت میکنه و بارون میزنه کماکان شهرک بی آب و علف ما گله به گله پر از گلهای ریز خوشگله . اگه دقت کنی وسطشون یه عالمه گل ریز چند پر پیدا میکنی چهار پر یا پنج پر. زرد , صورتی سفید و فراموشم نکن های آبی ! از همونهایی که بچه بودیم همه مامانها و خاله ها و همه مربی های مهد کودک و اصلا همهه خانوم ها , انگشترهای طلای سفیدی شبیه اونها داشتند . گل های چهار یا پنج پر که وسطش بسته به سلیقه مال یکی برلیان بود یکی نگین الماس, یکی مروارید حتی گاهی فیروزه . ظریف و کوچولو و خوش ساخت انگشت کنار حلقه شون رو پر می کرد . اون همه خوش سلیقگی یک دفعه کجارفت ؟ چطور راضی شدند از انگشتاشون در بیارن بذارنشون روی پیشخون طلافروشی و با انگشترهای زرد و بی ریخت مسخره عوضشون کنند؟
***
شنبه شب گذشته خیلی بسيار زیاد با شب شيشه ای "بهرام رادان" حال و حول نمودیم . گذشته از اينکه ارادت اینجانب نسبت بهش چند برابر شد از اینکه کنترل برنامه رو توی دست خودش گرفت و عملا مجری رو خلع سلاح کرد کلی لذت بردم ... مدتی است که بیننده این برنامه هستم علی رغم تمام ادعا و یا حتی تلاش برنامه برای فاصله گرفتن از کلیشه های رایج بازم اون چیزی که دلت میخواست در نمی اومد ... تا اون شب که تا حد زیادی برنامه به اون چیزی که قرار بود باشه نزدیک شد ... عجب این بچه دوست داشتنیه !
این جمله اش خیلی دلچسب بود که مهرجویی به جایزه احتیاج نداره بلکه جایزه به مهرجویی احتیاج داره و با اون اعتبار پيدا میکنه ... دو نقطه دی
***
بابت انتشار دوباره شرق و هم میهن خوشحالم . دیروز شماره اول شرق و امروز شماره سوم هم میهن رو دیدم راستش به سلیقه من شرق کماکان یه چیز دیگه است .
***
می خوام یه مانتوی صورتی چرک بدوزم و یه کیف سفید با گلهای صورتی چرک بگیرم اگه پولم رسید شاید یه کفش گل گلی هم خریدم . همین الان یه تپه رنگ گذاشتم روی سرم . رنگشو که که مخلوط میکردم شبیه سس گوجه فرنگی بود ... البته قراره مثلا شرابی بشه . فکر میکردم تصمیم به این تغییر رنگ نتیجه یک جور جنون آنی بود ولی حالا دارم متوجه می شم که اصلا اینطور نبوده بلکه جنون آنی ممکنه هر لحظه رخ بده و برم دوباره موهامو یک سانتی کوتاه کنم ! خلاصه که شدیدا دارم جلوی این وسوسه مقاومت میکنم . برم بشورمش ببینم آخرش قرمز شد یا شرابی !
* پی نوشت : موهام شاید چون خودش تیره بود خیلی تیره شده با یه جور برق دهاتی شرابی . مثل اینهایی که قدیما برای تقویت حنا میذاشتن موهاشون تیره و کدر می شد با یه جور برق نارنجی مسخره . تازه ریشه موهام چون سفید بوده قدری روشنتره . خلاصه لعبتی شده ام !
|
|