|
Thursday, July 12, 2007
بدینوسیله از همه دوستان و سروران گرام و عظام، همشهریان، هم وطنان، هم قاره گان و هم دنیایی های عزیز که حضورن، نیابتن، غیابتن، تلفنن، فکسن، ایمیلن، جی میلن، کامنتن، آفلاینن، اس ام اسن و موبایلن با اطلاعات گمشده ما ابراز هم دردی نموده اند، کمال و جمال امتنان را ابراز داشته و از این که مقدور نبوده ام حضورن و غیابن و همه اونایی که یه بار گفتم پاسخ گوی محبت جات شما باشم در پوست خود نمی گنجم، یعنی شرمنده ام. بالاخره همه رفتنی هستیم.
هارد جدید چند گیگ بزرگتر است. رایتر را هم از مجله عجالتاً پیچاندیم. عکسهای باربد را داشتیم خدا رو شکرجز تولد آخریش. برای آهنگ ها هم روی معرفت دوستانی که قبلاً آرشیو نازنینم رو بهشون حال داده بودم حساب می کنم. یه سری فایل هم همیشه نگه می داشتم که توفیق اجباری شد برای کنده شدن کلکشون، مثل Save های بازی هایی که تمومشون کرده بودم از 10 سال پیش یا Driver های قطعات مختلف. خلاصه مثل این مرتیکه گور به گوری ولدمورت همه آهنگا و عکسای درست و حسابیم رو این ور و اون ور واسه رفقا کپی کرده بودم و الان کلی جاودانه ساز دارم واسه خودم. فقط اگه چیزی برای نصب روی کامپیوترم لازم داشته باشم، فولدر جادوییBackupHDD رو دیگه ندارم و باید برم مثل یه اوسگل دور از جون همه سی دی یو تی لی تی بخرم.
در مورد عامل این حادثه هم از چند حال خارج نیست. یا یکی شوخی کرده که خداییش شوخی شوخی .... . یا دزد بوده که واقعاً باید به حال آینده دزدی هم در این مملکت افسوس خورد. یا کسی دنبال چیزی روی هارد ما می گشته که از همین جا بهش خسته نباشید و خدا قوت عرض می کنم. تنها سواستفاده محتمل از این ماجرا اینه که روزی ممکنه عکسهای بنده رو بدون روسری و چادر در اینترنت مشاهده کنید که از هم اکنون خودم رو کاملاً تکذیب می کنم. ضمناً برای ایرج جنتی عطایی و داریوش اقبالی هم دو تا نامه نوشته بودم که متنش رو هاردم بود. اگه جایی کپی شون رو پیدا کردم می ذارمشون همین جا . چون دیگه ظاهراً خصوصی نیست. دیگه سلامتی. راستی باورتون میشه خونه با پونزده میلیون تومن رهن کامل پیدا نمی کنیم؟ کی بود می گفت نمی شه بنزین بشه 600 تومن؟
یه شوخی در مورد داستان ضحاک و فردوسی و کامپیوتر هم می خواستم بکنم که الان چون خیلی چشمم ترسیده عمراً نمی گم! خوبه؟ خدافظ شما . ما همه خوبیم. نه که خودمون ها. حالمون.
|
|