آلوچه خانوم

 






Tuesday, January 20, 2009

1 - تو بر آنی که مرا پشتی نیست / من برآنم که دماوندم هست

2 - جنگ غزه تمام شد ؟ ببینم چطوری می شود که جنگ شروع می شود یک طرف 1300 کشته می دهد یک طرف زیر 20 کشته و داوطلبانه آتش بس اعلام میکند بعد آن یکی طرف که 1300 کشته داد پیروز می شود ؟ تازه گویا آنطرف هم میگوید ما پیروز شدیم ... دنیا جای قشنگی است همه احساس پیروزی دارند .
راستش من اخبار را دنبال نکردم. سر و ته ماجرا معلوم بود مثل همیشه از یک جایی شروع شد و حتما به یک جایی ختم می شد . جان آدمیزاد این وسط مفت بود گویا ! جالبش اینجا بود دولت ما در دنیا بیشترین هزینه را برای حمایت از طرف فلیسطینی و دشمنی با آن یکی طرف می پردازد ولی دریغ از یک حرکت خودجوش مردمی . فکر می کنم تنها کشوری بودیم که تظاهراتمان دولتی بود نه مردمی ! می دانید چرا ؟ مردم ما دیگر عادت کرده اند . برایشان صورت مسئله اینطوری است که شهرداری ما بعدتر خیابانهای آنجا را ترمیم خواهد کرد . آموزش و پروش ما مدرسه هایشان را بازسازی میکند و کمیته امداد انبار آذوقه شان را ... ماجرای فلسطین برای ما ساکنین ایران یک ماجرای کاملا دولتی است هر عکس العملی هم نسبت به آن به دولتمان مربوط می شود. باور کردنش سخت ولی حقیقت دارد. گاهی میخواهی نگاهت را عوض کنی اما نمی شود وقتی می بینی در آنجا به خاطر مرگ صدام حسین عزای عمومی اعلام میکنند و یا حتی یکبار محض نمونه پشت سر دولت ما- که اینقدر سنگشان را به سینه زده - نایستاده اند وقتی سر جزایر خلیج فارس کل کل کرده ایم . ما به خاطر آنها به چشم دنیا محور شرارتیم و حامی تروریسم و برای آنها متاسفانه تنها جایی که به دردمان می خورند, در مواقعی که پای اعراب وسط می آید, عجمیم !

3- باراک اوباما تا کمتر ازيک ساعت دیگر سوگند ریاست جمهوری یاد خواهد کرد ... بعدتر ها می توانیم بگوییم ما این واقعه را به صورت زنده تماشا کرده ایم . باید شب جالبی باشد ... فکر میکنم دولت ما آنقدر از این اتفاق غصه دار است که حتی می تواند با مک کین همدردی کند, چون مسلما دولت ما دوستتر می داشت رئیس جمهوری آمریکا کسی باشد که هر جا می رود مردم تظاهرات ضد او برگزار کنند و عکسش را آتش بزند. تحمل این همه محبوبیت رئیس جمهوری آمریکا نزد مردم دنیا واقعا از توان دولت ما خارج است مخصوصا وقتی ما اینور دلبری به نام احمدی نژاد داریم .
صبح روزی که پیروزی اوباما قطعی شد به آقای همخانه اس ام اس زدم یورنیوز را ببنید نوشتم :
mibini ? yes , they can ! kashki ma ham could
آقای همخانه جواب داد
ma ke fe-lan faghat kud :D

4 - لابد لاست ! خب من بالاخره لاست را دیدم, فکر میکنم 10 روزی می شود که تمام شده . در انتهای سیزن سه به این نتیجه رسیدم که بالاخره موفق شدم از سریال خوشم بیاید یا صادقانه تر بگویم موفق نشدم که از سریال خوشم نیاید . - می بینید من چقدر راست گو هستم ؟- به هر حال ! سریالی تماشایی است ولی - به نظر من البته - اصلا اندازه ی آن هياهو نیست . دیدنش واقعا سرگرم کننده است ممکن است 5 اپیزود پشت سر هم ببینید و متوجه گذشت زمان نشوید ولی وقتی تلوزیون را خاموش میکنید ما جرا تمام می شود تا وقتی دوباره سر وقتش بروید . در گیر تان نمی کند . باشما نمی آید بیرون از خانه. برخلاف خیلی از سریالها , لاست سریالی نیست که بعدا دوباره ببینیدش . - یا حداقل برای من اینطور بوده -
اعتراف می کنم با سختگیری سریال را دیدم اینکه میگویم در انتهای سیزن سه با آن به تفاهم رسیدم به این خاطر است که در انتهای سیزن سه با خودم این را حل کردم داری سریالی تماشا می کنی که هر چیز غیر ممکنی در آن ظاهرا ممکن است . آخر من ماجرا دو جزیره یا یک جزیره را نفهیدم . هر جا که لازم است بنابر اقتضای داستان و طبیعت دو جزیره است .یک جایی به چشم می بینیم یک جزیره واحد زیر آب می رود.
هر جا حرف لاست می شود یکی از سوژه ها این است که کدامشان را بیشتر دوست داری ؟ خیلی ها "جک" را دوست دارند می گویند بی نقص است . من هم ازش خوشم آمد ولی بی نقص نیست, واقعی است ... آدمی که همیشه همه جا با بیشترین احساس مسولیت حضور دارد خیلی هم احساساتی است ولی جاهایی که نباید کم آورده . نمی تواند مسائل ازدواجش را مدیریت کند . یک جایی همسر سابقش میگوید همیشه چیزهایی برای فیکس کردن وجود دارد من نمی توانم تا ابد منتظر تو باشم . یا می بینیم یعنی البته تا اینجا که دیده ایم نمی تواند رابطه اش را با پدرش سر و سامان دهد ... ولی انصافا آدم خوش آیند قصه است. ازش خوشم می آید . "دزموند" برایم خیلی جالب است . آدمی که به استقبال هر چیزی می رود, گاهی فکر میکنم شاید این عمر کوتاه را باید همین ریختی سر کرد که احساس شکست نکنی . "هارلی" را هم خیلی دوست دارم . همه چیزش من را یاد دایی علی باربد می اندازد . راستش از وقتی باربد دنیا آمد من برادر دار شدم یعنی بین تمام دوستانمان یک نفر را انتخاب کردم باربد به اومی گوید دایی . او هم خواهر ندارد انشالله یک روزی بچه اش فقط به من می گوید عمه. - البته بعدتر ها یک نفر دیگر هم لطف کرد و من را خواهر خودش دانست - هارلی شبیه دایی علی خودمان است ... لینکش نمی کنم دایی علی را شاید یک وقتی لاغر کرد ..
راستی خدمت لاست دوستان عزیز بگویم همینطور در" آی ام دی بی " چرخ می زدم خیلی اتفاقی متوجه یکی از سورپرایز های سیزن جدید شدم . شاید بشود گفت دو سورپرایز که یکی شان از همین حالا خیلی تابلو است فکر نمی کنم کسی باشد که فکر کند چیزی که دیده حقیقت داشته باشد . به هر حال ! اما آن یکی مرا خوشحال کرد . نمی گویم که نگویید" بی مزه می خواستیم خودمان ببینیم." خودتان ببینید .

5 - تمام دشمنان عادل , حق دارند

6 - حالا واقعا عادل با همه خداحافظی کرد ؟!!!!

...

13 - گاهی آدم با خودش فکر می کند, چطور بعضی ها را به خانه ام راه می دادم .

 AnnA | 8:32 PM 






Comments: Post a Comment






فید برای افزودن به ریدر


آلوچه‌خانوم روی وردپرس برای روز مبادا


عکس‌بازی


کتاب آلوچه‌خانوم


فرجام




آرشیو

October 2002
November 2002
December 2002
January 2003
February 2003
March 2003
April 2003
May 2003
June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003
November 2003
December 2003
January 2004
February 2004
March 2004
April 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
June 2009
July 2009
August 20009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
February 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
January 2011
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
June 2011
July 2011
August 20011
September 2011
October 2011
November 2011
December 2011
January 2012
February 2012
March 2012
April 2012
May 2012
June 2012
July 2012
August 20012
September 2012
October 2012
November 2012
December 2012
January 2013
February 2013
March 2013
April 2013
May 2013
June 2013
July 2013
August 2013
September 2013
October 2013
November 2013
December 2013
January 2014
February 2014
March 2014
April 2014
May 2014
June 2014
July 2014
August 2014
September 2014
October 2014
November 2014
December 2014
January 2015
February 2015
March 2015
April 2015
May 2015
June 2015
July 2015
August 2015
September 2015
October 2015
November 2015
December 2015
January 2016
February 2016
March 2016
April 2016
May 2016
June 2016
July 2016
August 2016
September 2016
October 2016
November 2016
December 2016
January 2017
February 2017
March 2017
April 2017
May 2017
June 2017
July 2017
August 2017
September 2017
October 2017
November 2017
December 2017
January 2018
February 2018
March 2018
April 2018
May 2018
June 2018
July 2018
August 2018
September 2018
October 2018
November 2018
December 2018
January 2019
February 2019
March 2019
April 2019
May 2019
June 2019
July 2019
August 2019
September 2019
October 2019
November 2019
December 2010
January 2020
February 2020
March 2020
April 2020
May 2020
June 2020
July 2020
August 2020
September 2020
October 2020
November 2020
December 2020
January 2021
February 2021
March 2021
April 2021
May 2021
June 2021
July 2021
August 2021
September 2021
October 2021
November 2021
December 2021
January 2022
February 2022
March 2022
April 2022
May 2022
June 2022




Subscribe to
Posts [Atom]






This page is powered by Blogger. Isn't yours?