تا جایی که من یادم میآید بیشتر از بیست سالی میشود اردلان سرفراز این ترانه را نوشته ، کسی نتوانسته برایش ملودی بسازد
بی تو دنیا بر سرم آوار شد
بین ما هر پنجره دیوار شد
آنکه اول نوشدارو مینمود
برلب ما، زهر نیشِ مار شد
درد ما، در بودن ما ریشه داشت
رفتن و مردن، علاجِ کار شد
عیب از ما بود، از یاران نبود
تا که یاری یار شد، بیزار شد
عاقبت با حیلهی سوداگران
عشق هم، کالای هر بازار شد
آب یکجا ماندهام، دریا کجاست؟
مردم از بس، زندگی تکرار شد