.
پای بلندگو گفتند دوش بگیرید بیایید توی آب برای ورزش در آب. منظورشان رقص است. معمولا از زومبا شروع میشود به لزگی ختم میشود. یک عده توی تختهایشان جابهجا میشوند تا همانطور که تند تند آب را روی تنشان اسپری میکنند، روبهرو را بهتر ببینند. چند نفری میروند توی آب. مربی لبه استخر شروع میکند، زنهای آن پایین، توی قسمت کم عمق استخر بالا پایین میپرند و با سرخوشی جیغ میکشند. دختر تخت کناری دوستش را متقاعد میکند که بپیوندند. دوستش میگوید حوصلهی شستن روغن روی تنش را ندارد.
یک دفعه زنی با بیکینی نقش پرچم امریکا بی مقدمه کنار مربی میایستد، و کندتر از ریتم، سرخوش و فارغ از دنیا میرقصد. یک عده تشویقش میکنند چند نفری دست میگیرند که «های» است. گمانم راست میگویند. مربی آشتیجویانه رو به او بدون کلام انگار دعوتش میکند ریتمشان را به هم نزدیک کنند که نفر سوم خودش را به لبهی استخر / استج فرضی، میرساند. میانسال است، خیلی باریک است گوشهایش از توی کلاه شنا بیرون زده. موهایش باید خیلی کوتاه باشد، صورتش استخوانیست با ابروهای پر و تیره. رقصش شامل جست و خیزی تر و فرز و خارج از ریتم آهنگیست که پخش میشود، اما کلیتش یک ضرباهنگی برای خودش دارد. بپر بپرش را میگذاری کنار باریکیاش با گوشهای بیرون زده از کلاه شنا، انگار همین الان دودسکادنگویان از فیلم کوروساوا بیرون آمده باشد. زنها میخندند و تشویقش میکنند. ذوق میکند، حالا رویش باز شده درخواست موزیک تندتر دارد، زنها بیشتر میخندند، نمیدانم تمسخر توی تشویقها را میگیرد یا نه. مربی وا میدهد، این دوتا کنار هم ریتمشان هیچجوره همفاز نمیشود. زنهای توی آب را از بیرون نگاه میکنی فرقی بین ورجه وورجههایشان وقت زومبا و لزگی نمیبینی و حالا با ترکیب بیربط لبهی استخر آنقدر همه چیز در هم است که جرئت میکنم کلاهم را میکشم سرم میروم توی آب، شروع میکنم به بالا پایین پریدن.