انیو موریکونه شاهد و ناظر آن روزهایمان دو روز پیش تمام کرد. نمیداند من، بچهام و این خانه چهقدر مدیونش هستیم، چهقدر درپسزمینهی آن روزهایمان حضور پر رنگی داشت. نمیداند چهطور سیاهیها را میپوشاند و آرامش را مثل حریر میکشید روی اجزای این خانه.
Wednesday, July 08, 2020
.
یک تکه فیلم دارم روی اینستاگرامم، اردیبهشت یا فروردین چاهار سال پیش، همان روزهایی که خروجی هر روز این خانه چیزی بین صد تا صد و بیست تا سالاد چاهارصد گرمی بود. عصرها هرطور شده کثافت صبح تا ظهر را جمع میکردم، دم غروب یک کاسه گوجه سبز نمک زده جلوی باربدک میگذاشتم، زمان میگرفتم، موسیقی متن « سینما پارادیزو » یا « روزی روزگاری در امریکا » یا حتی «حرفهای» را پخش میکردم (توی آن یک تکه فیلم گمانم موسیقی سینما پارادیزو باشد) یک نمونه آزمون یکی از سالهای قبل ورودی مدارس سمپاد را تست میزد. کوچک بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود، قد نکشیده بود و استخوان نترکانده بود. هنوز موهایش این جعد قشنگ را برنداشته بود. موسیقی با کلام گوش نمیکرد، اسپایدرمن و لیونل مسی را خیلی دوست داشت (هنوز دوست دارد) عاشق بارسلون بود (هنوز هم است) و من را دست میانداخت که اصلن از قهرمانیهای لیورپول فیلم رنگی آرشیوشده؟ باورش نمیشد (هنوز هم باورش نمیشود) که آث میلان خدایی میکرد در جام باشگاههای اروپا. هنوز با خود نوجوانش مواجه نشد بود، با ماجراهای گرگ هفلی و قوانین سختگیرانهی رودریک ریسه میرفت، کوچک بود. خیلی کوچک برای درک اولین «نمیتوانم/ نتوانستم» دنیا و من ترس خورده از کیفیت این مواجههی احتمالی در انتهای آزمونها درصد میگرفتم هر درس را چهطور زده. برآورد میکردم اوضاعش چهطور است. گاهی تقلب میکردم وقت محاسبه، عددها را بالاتر میگفتم جان بگیرد. کمی بعدتر لازم نشد دروغ بسازم و از یک جایی به بعد دوتایی امید بستیم که میشود! خیلی عقب نمانده با آنکه خیلی دیر شروع کرده.
👀
ReplyDeleteسلام. چندین ماه پیش کامنت گذاشتم، الان اومدم ببینم که کامنتم هست، بهش توجه شده؟ علت این که اومدم هم این بود که داشتم درباره به نفر در گوگل و نگرش جستجوها بهش جستجو میکردم، به مطالبی از گذشتش برخوردم از حدود یازده سال پیشش. و وقتی چهره قدیمش رو دیدم و همچنین اینکه در یک بلاگ اسپات دربارش نوشته بود، گمونم ترکیب اینها باعث شد که به یاد بیارم در گذشته در یک وبلاگ قدیمی فارسی در بلاگ اسپات دیدگاه ثبت نمودهام و بیام و بررسیش کنم که آیا چاپ شده، پاسخ خورده و اگر بله چه پاسخی. اکنون که نگریستهام بله دیدم که چاپ شده. پیش از ثبت دیدگاه نیز گفتم کلمه انیو موریکونه چه آشناست. و یه کوچولو بعدش یادم اومدم که یه کارگردان یا نویسنده یا همچین چیزی هست. یه حدسهایی هم زدم که چه فیلمی ولی مطمئن نیستم. اما اگر اشتباه نکنم فیلمهای معروف قدیمی. اسمش که به ایتالیاییها میخوره. شاید هم مربوط به فیلم حرفهای باشه نمیدونم. به هر حال، سپاس از چاپ دیدگاه. برای فرزند و خانوادتان هر روز صدقه بدهید. مقدار صدقه مهم نیست. خودم پیشنهادم مقدار کمش هست ولی همیشگی
ReplyDeleteتو نظرم را خواندی و نمیدانستی
Deleteکه پس از اندی و دو سال
بازخواهم گشت
این بلاگ را خواهم یافت
نظرم را خواهم خواند
چاپ گشته ولی بیذوق
مانده مطرود
ته کوچهباغی متروک
باغبان در پی باربدکش خواهد رفت
و منم پرسهزنان
غرق در این پندارم
که دوباره نظرم را خواهم خواند؟