|
Saturday, May 16, 2009
یک پست سرسری برای ثبت یک آرزو و یک پیش بینی بعد از تماشای ایپزود های آخر دو سریال به فاصله چند ساعت :
آرزو - دوست ندارم جورج اومالی اینطور دستی دستی از گری ز آناتومی حذف شود . خدایا برش گردان.
پیش بینی - خیلی تابلو بود این آقای " جان لاک " سکانس ماقبل آخر که گویا همان " جان لاک " ی است که از ابتدای بازگشتش به جزیره در سیزن 5 لاست همراهی اش می کنیم همان مردی است که در ابتدای قسمت آخر سیزن برای دقایقی کنار دست "جاکوب " (یا جیکوب) می نشیند و با او کل کل میکند . حالا من یک چیز دیگر میگوم ... این ماهیت شبیه به "جان لاک" که در طول سیزن جدید همه را دنبال خودش کشانده همان "مانستر" است . همانی که در آن نمای بیشتر از هر چیزی شبیه به جام آتش هری پاتر به "بن " از زبان دختر خوانده اش " الکس " گفت هر چه "لاک" میگوید انجام دهد و دیگر هیچ . مانستر/ غریبه / لاک سیزن پنج, هر چه که هست احتمالا ماهیتی است که از ابتدا با "جاکوب" در جدال بوده شاید چیزی مانند جدال خیر و شر ... نمی دانم کدامشان واقعا خیر است کدامشان شر ... شاید واقعا مانستر شر بوده و جاکوب خیر ! جاکوب دیده شده در تمام ایپزود آخر موجود خوش آیندی بوده . حس بدی به بیننده منتقل نمی کند . چه می دانم شاید هم همه چیز برعکس باشد .
پی نوشت : همسایه های عزیز بابت رساندن هفته به هفته ی سیزن 5 سریالهای فوق الذکر ممنونیم . این تشکر از جانب جماعتی است که نمی دانستید ساقی شان هستید .
همینجوری برای ثبت در تاریخ : این هشتصدمین پست این وبلاگ بود .
|
|